کارنامه دنیا و آخرت


تجلي يازدهم كه بر طلوعي بيزوال تكيه دارد، درد را چه عميق درك كرده
است، تبسم قدسي لحظاتش، همه صبر و اشكهاي هماره نيمه شبهايش، تمام شوق
وصال. ميديد و مينگريست كه حقارت دنيا، در تغافل مردم، به ارزشي جدال
برانگيز تبديل شده است. رنج ميبرد از اين كه انسان، آن سوي اين هيچستان
خاك را جستوجو نميكند و به فراتر از خود نميانديشد. مهرباني محض بود و
صبر تمام، زنجيرهاي اسارت را بر دست و پاي خود تحمل كرد تا مردم، زمينگير
نشوند؛ تا جهاني را از اسارت در خاك برهاند. در موضع علم و مناظره،
مقتدرانه قد علم كرد تا انسان را از جهالت دست و پاگير خويش نجات دهد. اما
افسوس كه كم بودند آنان كه اين را فهميدند. امام، دل به فردايي سپرده است
كه موعودش(ع) حقيقت دين را فرياد زند. ميرود و دنيا را با همه فرازها و
نشيبهايش، با همه پستيها و بلنديهايش به او ميسپارد. دردهاي نهفتهاي
را كه جز در و ديوارهاي اتاق كوچكش در سامرا، احدي تاب گفتنش را نداشت.
هشتم ربيع الاول سال 260 هجري قمري، مصادف است با شهادت يازدهمين پيشواي
شيعيان جهان، حضرت امام حسن عسگري(ع) ايشان در هشتم ربيع الثاني سال 232
متولد گرديد. پدر گرامي آن امام حضرت امام هادي (ع) و مادرگرامي اش بانويي
شايسته به نام "حديثه" ميباشد. القاب آن حضرت، عبارتند از "عسگري"، "نقي"
و "زكي" . كنيه ايشان نيز "ابومحمد" است. مدت امامت آن حضرت 6 سال بود و
در مدت كوتاه امامت خويش با سه نفر از خلفاي عباسي معاصر بود. اگر چه امام
حسن عسگري(ع) از طرف دستگاه خلافت عباسي تحت نظر و محدوديت شديد قرار داشت
لكن آن حضرت بُعد علمي از آيين اسلام و اشكال ها و شبهات مخالفان و تعيين
انديشه صحيح اسلامي و تربيت شاگردان لحظه اي فرو گذار ننمودند. درسال 255
تنها فرزند آن حضرت، مهدي موعود، چشم به جهان گشود. حكومت عباسي كه از نفوذ
و معنويت امام (ع) در جامعه نگران بود به همان شيوه ديرينه متوسل شد و آن
حضرت را پنهاني مسموم ساخت. امام حسن عسگري را پس از شهادت در خانه خود در
سامراء در كنار مرقد پدر بزرگوارش به خاك سپرده شد. شهادت امام عسگري (ع)
را بر فرزند گرامي ايشان، حضرت امام زمان(عج)، و تمام رهروان راه آن حضرت،
تسليت ميگوييم.
سخنان گرانقدر حضرت امام حسن عسكري (ع):
- خشم و غضب كليد هر گونه شر و بدى است.(تحف العقـول، ص 488)
- از جمله تواضع و فروتنى سلام كردن بر هر كسى است كه بر او مى گذرى، و نشستن در پايين مجلس است.( تحف العقول، ص 487)
- دو خصلت كه والاتر از آن دو چيزي نيست، عبارتند از: ايمان و اعتقاد به
خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنايان. (بحارالانوار 75/374)
- عبادت در زياد انجام دادن نماز و روزه نيست، بلكه عبادت با انديشه در
قدرت بى منتهاى خداوند در امور مختلف مى باشد.(مستدرك الوسائل،11/183)
- هركس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه كند، او را زينت بخشيده؛ و
چنانچه علنى باشد سبب ننگ و تضعيف او گشته است . (تحف العقول، ص 489)
- هركس حقوق هم نوعان خود را بشناسد و رعايت كند و مشكلات و نيازمندى هاى
آن ها را برطرف نمايد، در پيشگاه خداوند داراى عظمت و موقعيّتى خاصّى خواهد
بود.(حتجاج طبرسى، 2/517)