اردوی حلقه راهنمایی به روستای ازناب
سخنرانی مسئول حلقه
پاسخ گویی به سوالات مطرح شده بچه ها
عکس یادگاری در پایان اردو
سخنرانی مسئول حلقه
پاسخ گویی به سوالات مطرح شده بچه ها
عکس یادگاری در پایان اردو
هشت سال دفاع مقدس، حديث ماندگار پايداري، دلاوري و فداكاري ملتي است كه در راه دفاع از مكتب، انقلاب و ميهن اسلامي خويش، قله هاي بلند رشادت و شهادت را درنورديد و دشمن را در رسيدن به اهداف خود ناكام گذاشت. تحميل جنگ هشت ساله به ايران، دومين موج اتحاد و حركت مردماني را در پي داشت كه براي آزاد زيستن، بهاي بسيار پرداخته بودند و در اين عرصه، با ايمانشان چنان به مبارزات خود بعد معنوي بخشيدند كه از دل مرارت هاي بي شمار جنگ، ارزش هايي چون شرافت، ايمان، عشق، شجاعت، تدبير و ايثار تبلور يافت. مرزهاي جنوب و غرب كشور هر چند تا ديرزماني به قربان گاه پاك ترين فرزندان اين ديار بدل گشت، ولي ايمان و قدرت روح والاي آنان، اين خاك را به مكاني مقدس تبديل كرد كه تا امروز سايه حضورشان در آن جا موج مي زند و خاك، عطر خود را از وجود آنان وام دارد.
زمان، از دشواری های دنیا، دل کنده است.
آمده است، رو به روی قبله صافی ها و صمیمت ها، کنار سقاخانه امید.
امروز، با شهر توس، مدینه دل ها چراغانی شده است.
اشعار مدح و ثنا از بوی تازگی می تراوند وخراسان، در حد و اندازه های عشق ظاهر می شود.
کتاب قطور بهشت هشتم که درمدینه نگاشته شد، در نیشابور و توس برای مشتاقان، به انتشار رسیده است.
اینک، چشمه های سعادت و به کامی، جاری شده اند در صحن و رواق ها.
نقاره خانه، آهنگ صفا را می نوازد.
ای اقیانوسِ هر پاسخ در گستره بی کرانه تشنگی!
تو از تبار بالا بلند سخاوتی. تاریکی شب ها، با گام های تو آرام می گرفت؛ وقتی آهسته راه می پیمودی و آبروی ایثار و دستگیری می شدی.
جاودانه باد خاطره آن نمازِ حضورِ عید که آسمان و دیوار و کوه ها، با مردمان و مردمان با تو آواز تکبیر می دادند.
ای طنین شکوهمند حدیث سلسلة الذهب! وقتی چشم های حیران و دست های ملتمس تو را طلب می کردند، پرده از روی کنار زدی، زبان گشودی و از قلعه مستحکم لا اله الّا اللّه ، حماسه ای سرودی. زنده باد خاطره قلم ها و مرکب ها، وقتی زنجیره طلایی کلام تو را مکتوب کردند!
به کبوتران حرم غبطه می خورم که شب و روز، مهمان تواند و اجازه دارند بر شاخه انگشت هایت بنشینند و زمزمه نام تو، غذای هر صبح و شامشان است.
به کبوتران حرم غبطه می خورم که حیاتشان عشق است و مرگشان عشق و لباس احرامشان، بال و پر سپیدشان است؛ تنها کافی است سبکبالانه برخیزند تا در طواف گنبد طلایی ات، برقصند.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام ای حضرت سلطان عشق | یا علی موسی الرضا ای جان عشق |
السلام ای بهر عاشق سرنوشت | الســـــلام ای تربتت باغ بهشــــــت |
مثل بهار، ناگهان میرسی همه پنجره ها را به آغوش باغچه ها میکشانی...
با آمدنت، بهار بر شانه ابرها می ایستد و همه درختان گمشده را فریاد میزند...
امشب باران با خاک آشتی خواهد کرد و همه صداها، به کوه های فراموش شده خواهند رسید...
امشب رودها همه به دریا سرازیر خواهند شد. امشب میشود از همه ستاره های دور از دست، به تعداد همه دست هایی که به سوی تو دراز شده اند، سیب سرخ چید. وقتی از تو مینویسم، کلمات میخواهند از خوشحالی بال در بیاورند. فرا رسیدن سالروز میلاد عالم آل محمد، شمس الشموس، سلطان سریر ارتضاء، ثامن ضامن امام علی بن موسی الرضا علیه السلام را به پیشگاه با عظمت حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه وعموم شیعیان و ارادتمندان حضرتش تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
جهت مشاهده در اندازه واقعی روی هر یک کلیک کنید...
|
... [ پیامک های ویژه ولادت آقا امام رضا (ع) ] ...
اي پسر فاطمه، نور هدي
سبزترين باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها مي شود
پاکتر از آينه ها مي شود
اي گل گلزار خدا، يا رضا
آينه ي قبله نما يا رضا
ميلاد هشتمين امام، هفتمين قبله و دهمين کشتي نجات آقا امام رضا علیه السلام بر شما مبارکباد.
السلام اي حضرت سلطان عشق
يا علي موسي الرضا اي جان عشق
السلام اي بهر عاشق سرنوشت
السلام اي تربتت باغ بهشت
ولادت باسعادت سلطان، امير و ولي نعمت تمام ايرانيان، حضرت رضا علیه السلام مبارک.
امام رضا علیه السلام
هرگز بر کسي خشم نگير، از کسي چيزي مخواه و هرچه براي خودت مي خواهي براي ديگران نيز بخواه.
ميلاد عالم آل محمد، هشتمين حجت سرمد،
نگين درخشان وطن، السلطان ابا الحسن، حضرت رضا علیه السلام مبارک باد.
از عرش سلام سرمدي آوردند ..... آيينه ي حُسن سرمدي آوردند
با آمدن رضا(ع) از باغ بهشت ..... يک دسته گل محمدي آوردند
امام رضا علیه السلام:
خداوند، پر حرفي و تلف کردن ثروت و اظهار نياز کردن زياد از همنوعان را دشمن مي دارد.
ميلاد شمس الشموس، خسرو اقليم طوس، شاه انيس النفوس،برشما و خانواده ي گراميتان، تبريک و تهنيت.
امام رضا علیه السلام:
هر کس در مجلسي نشيند که امر ما در آن زنده مي شود، در روزي که قلب ها مي ميرند، قلبش نخواهد مرد.
اگه به مراسم جشن ميلاد آقا امام رضاعلیه السلام رفتي، ما رو هم دعا کن.
به گوش دل ندا آمد، که يار دلربا آمد .... به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا(ع) آمد
خدا داد آنچه را وعده، بشد در ماه ذيقعده ... که آمد بهترين بنده، رضا آمد ، رضا آمد
نقاره ها ز اوج مناره وزيده اند
مردم صداي آمدنت را شنيده اند
زيباتر از هميشه شده آستان تو
آقا! چقدر ريسه برايت کشيده اند
ولادت هشتمين اختر تابناک آسمان امامت و ولايت، آقا امام رضا عليه اسلام مبارکباد.
حريمت قبله ي جانم/ بود حب تو ايمانم
تو را هر لحظه مي خوانم/ رضا جانم، رضا جانم
منم مست ولاي تو/ گدايم من گداي تو
نهادم سر به پاي تو/ رضا جانم، رضا جانم
امام رضا علیه السلام:
مؤمن کسي است که چون نيکي کند مسرور مي شودو چون بدي کند، استغفار مي کند.
خدايا بحق اين امام همام، شادي و سرور واقعي و دائمي را در دلهاي ما برقرار ساز/آمين.
کاش من يک بچه آهو مي شدم
مي دويدم روز و شب در دشتها
توي کوه و دشت و صحرا روز و شب
مي دويدم تا که مي ديدم تو را
بهترين شادباش ها تقديم به شما،بمناسبت ميلاد امام علي بن موسي الرضاعلیه السلام
شمع جمع شاپرکهايي رضا
اي کليد ساده مشکل گشا
آن گل زيبا گل خوشبو تويي
اي رضا جان، ضامن آهو تويي
با نگاهت چون کبوتر کن، مرا
تا بگيرم اوج، خوشحال و رها
امام رضاعلیه السلام فرمود: بايد هريک از شماها امر به معروف و نهي از منکر نماييد، وگرنه شرورترين افراد بر شما تسلط يافته و آنچه که خوبان شما،دعا و نفرين کنند مستجاب نخواهد شد.
باز ، دلم شده دلتنگ هوايِ رضا
نِگَهَم بسته اميّد به سخايِ رضا
شده ام زائر و به پاي دل كنم
سعيِ در مروه و صفايِ رضا
مي شوم چون كبوتران حرمش
عاشق صحن و گنبدِ طلايِ رضا
مي كنم خدا خدا ، به حرمت و كرمش
تا دهد مُراد مرا، همان خداي رضا
پلک خورشيد به فرمان تو بر مي خيزد
صبح،از سمت خراسان تو برمي خيزد
نور،هر صبح مي افتد به در خانه تو
بعد از گوشه چشمان تو بر مي خيزد...
امام رضاعلیه السلام فرمود: اولين عملي که از انسان محاسبه و بررسي مي شود نماز است، چنانچه صحيح و مقبول واقع شود بقيه ي اعمال و عبادات قبول ميگردد وگرنه مردود خواهند شد.
امام رضاعلیه السلام فرمود: دين ندارد، کسي که ورع ندارد.
( ورع يعني: انجام واجبات الهي و پرهيز از گناهان. ورع مرحله ي بالاتري از تقوا است.)
معولاً خيلي از ماها وقتي مريض ميشيم، ناراحت ميشيم و صبرمون رو از دست ميديم و حتي گاهي هم از خدا بخاطر بيمار کردنمون شکايت مي کنيم!
اما اگه اين حديث زيبا رو بدونيم يه کم فکرمون باز ميشه و درجه ي صبر و تحمل مون بالا ميره ومي فهميم خداي مهربون، تموم کارهاش حکيمانه و از روي حساب و کتابه:
امام رضاعلیه السلام مي فرمايد:
بيماري براي مؤمن، رحمت و موجب پاک شدن است و براي کافر، عذاب و لعنت است،
و بيماري از مؤمن زائل نمي شود تا اينکه گناهي بر گردن او نماند.
چون گل به بیابان خراســـان آمد
با لطف و کرم شـــاه غریـبان آمد
ای کاش منم خاک خراســـان بودم
آن لحظه که چون فصل بهاران آمد . . .
بر روی رضا شمس امامت صلوات / بر شافع ما روز قیامت صلوات
در شام ولادتش که شادند همه / بفرست بر این روح کرامت صلوات صلوات
ولادت امام رضا(ع) مبارک باد
موج کرم به اوج تلاطم رسیده است
ناز و نماز و شوق و تبسم رسیده است
داوود عاشقی به ترنم رسیده است
کعبه کجاست؟؟؟ قبله هشتم رسیده است
میلاد حضرت رضا (ع) مبارکباد
دلبری دارم که از صاحب دلان دل می برد
غمزه ای مشکل گشا دارد که مشکل می برد
گر نقاب از چهره گیرد آن نگار نازنین
پرتو رخساره اش دلهای مایل می برد
میلاد امام رضا مبارک باد
میلاد شمس الشموس، خسرو اقلیم طوس
شاه انیس النفوس، برشما و خانواده ی گرامیتان، تبریک و تهنیت . . .
آقامون آهو رو ضامن شده باز
آقامون مهمون دلها شده باز
آقامون اومده به شهر غریب
آقامون سرور دلها شده باز
یا امام رضا
خوشم به عشق ولای تو ای امام رئوف
دلم تپد ز برای تو ای امام رئوف
تو پاره تن احمد به ملک ایرانی
چه با صفاست سرای تو ای امام رئوف
میلاد امام رضا مبارک باد
این زمزمه در عرش برین است امشب
پیدایش نور شمس دین است امشب
مژده به محمد و علی و زهرا
میلاد امام هشتمین است امشب
زخاک توس می جهد, ستارگان به آسمان / شمس همیشه در طلوع, مهر کران خاوران
سجده گه اهل فلک, بوسگه حور و ملک / بارگه قدس رضا, منشا فیض عرشیان . . .
بر در دوست به امید پناه آمده ایم
همره خیل غم و حسرت و آه آمده ایم
چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان
لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ایم
میلاد امام رضا مبارک باد
امشب که خدا گناه عالم بخشد ما را به طفیل طفل تُکتَم بخشد
جا دارد اگر گناه هر امــت را بر بضعه پیغمبر خاتم بخشد . . .
باز صدا کنم ترا, ای سر و سامانی من / در گذر از حادثه ها, یار پریشانی من
سائل و مسکین توام, حاجت من وصال توست / از در خود مران گدا,شاه خراسانی من
امام رضا علیه السلام:
از نشانه های فهم، بردباری، دانش و خاموشی است . . .
ما دولت تسلیم و رضا می طلبیم
راهی سوی اقلیم بقا می طلبیم
اندر دو جهان ، عزت و اقبال و نجات
از فیض ولایت رضا می طلبیم
میلاد امام رضا مبارک باد . . .
یا رضا جان کن مدد بر خوانِ تو مهمان منم
در شبِ میلادِ تو دلْتشنهی درمان منم
دست من از عیدی لطف و شفاعت خالی است
پادشاهی من گدایم، دست بر دامان منم
میلاد امام رضا مبارک باد
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
آنجا برای عشق شروعی مجدد است . . .
دل در حرمش دارد عجب حال غریبی
برده است زدل خال لبش هر چه شکیبی
نوشی چو زلعل لب او قطره ای از عشق
یابی به دل عاشق خود حال عجیبی . . .
لحظههای شادی دلهای ما آغاز شد
باز ذکرِ حمد حقِ با سینهها دمساز شد
امشب از یومن قدومت یا علی موسی الرضا
غنچهای از گلشن آل محمد باز شد
شمع جمع شاپرکهایی رضا / ای کلید ساده مشکل گشا
آن گل زیبا گل خوشبو تویی / ای رضا جان، ضامن آهو تویی
با نگاهت چون کبوتر کن، مرا / تا بگیرم اوج، خوشحال و رها . . .
گر کمی از پیاله ات جرعه به نام ماکنی
ترک جهان ودین ودل به قصد جام میکنم
تا که بپرسی از دلم نام غریب آشنا
نام رضای فاطمه عطر کلام میکنم . . .
خوش آمدی رضا جان جانم فدا نمایم
تبریک من پذری باشد همین دوایم
از جان تو را بخوانم خوشبو شود دهانم
لطفی نما رضا جان تا من به کعبه آیم
میلاد امام رضا مبارک باد . . .
مژده ای اهل رضا، روی رضا پیدا شد
جلوه حسن الهی به فضا پیدا شد
ضعفا روی به گلزار ولایت آرید
که گل روی معین الضعفا پیدا شد
میلاد امام رضا مبارک باد
منبع : سبطین
دهه کرامت، دهه اول ماه ذیالعقده است و آغازش با ولادت حضرت معصومه (علیهااالسلام) و پایانش با ولادت حضرت ابوالحسن علی بن موسیالرضا(علیه السلام) میباشد. این دهه یادآور بسیاری از مطالب عالی و مفاهیم بلند و سازنده و ارزشمند است. دهه کرامت یادآور لطیفترین علائق و مهر و وفاهای کمنظیر یک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوی برادر است.
امام صادق(ع)پیش از ولادت كریمه آل محمد(ص) فرمود:
خدا را حرمى است و آن مكه است،امیرمؤمنان را حرمى است و آن كوفه است،و ما اهل بیت را حرمى است وآن قم است.بزودى بانویى به نام فاطمه از تبار من در آن جا دفن شود كه هر كس به زیارتش بشتابد،بهشت بر او واجب مى گردد.تکواندو (زبان کرهای: خط هانگول: 태권도 خط هانجا :跆拳道) یک ورزش رزمی کرهای و یکی از ورزشهای المپیکی است. تکواندو ورزش ملی کره جنوبی و دارای بیشترین تعداد ورزشکار در میان ورزشهای رزمی در سراسر دنیا است.
فنون تکواندو از ورزشهای سنتی تاریخ کره استخراج و پس از جنگ جهانی دوم با کوشش استادان هنرهای رزمی کره جنوبی در قالب یک ورزش رزمی مدرن به دنیای هنرهای رزمی عرضه شدهاست.
اگرچه این ورزش تأثیراتی از کاراته پذیرفته و شباهتهایی نیز با برخی سبکهای جنوبی کونگ فو در آن به چشم میخورد، اما استیل خاص این رشته دفاعی که متکی بر ضربات پا با حداکثر قدرت وسرعت است و بر حفظ فاصله فیزیکی با دشمن و طراحی فنون برای دور کردن مهاجم تاکید دارد، آن را از تمام سبکهای رزمی موجود متمایز میکند.
لازم به ذکر است که ساختمان پایگاه شاهد شهرک در مسجد خاتم الانبیا(ص) قرار دارد.
مکانیزم پرتاب:
برای اینکه موشک ما بتواند در هوا پرواز کند باید به نوعی انرژی حرکت خود را در طول مسیر تامین کنید. همانطور که اشاره شد، آبی که درون موشک ریخته می شود کار سوخت را انجام می دهد. برای پرتاب موشک ابتدا باید قدری آب در آن ریخته و سپس بوسیله یک پمپ (تلمبه) درون آن را پر از هوا با فشار زیاد کرد. با وارد کردن هوای بیشتر در قسمت بالایی موشک، حباب های هوا از میان آب درون موشک بالا رفته و به قسمت بالایی می روند.
برای افزایش فشار هوای درون موشک از یک مکانیزم یک طرفه استفاده می شود ، که هوا را به درون موشک تلمبه می کند ولی مانع خروج آب می شود.
بعد از رسیدن فشار هوای درون موشک به مقدار مطلوب، با استفاده از یک ضامن ، ناگهان در بطری باز می شود و هوای درون بطری که فشار بیشتری از فشار اتمسفر دارد راه خروج پیدا می کند. اما از آنجا که آب موجود در بطری راه خروج هوا را مسدود کرده است، به جای هوا، آب با فشار زیاد از زیر موشک خارج می شود که همین امر باعث ایجاد نیروی پیشران برای موشک می شود.
سر همه ی بطری های موجود در بازار کم و بیش به شکل نازل عمل می کنند و همین امر باعث می شود که سرعت خروج آب ، و به تبع آن مومنتوم ایجاد شده نیز بیشتر شود.
اگر موشک درست طراحی شده باشد حرکت مستقیم خود را آغاز می کند و بسته به جهت پرتاب، تا مسافت زیادی پیش می رود.
موسی علیه السلام گفت: من مردی هستم که در سرزمین موسی بن عمران زندگی می کنم.
چون صبح شد به او گفت: آیا کسی را می شناسی که عبادت او از تو بیشتر باشد؟
عابد نام و نشان شخصی را به موسی علیه السلام داد و موسی نزد او رفت.
شب که شد برای آن مرد دو گرده نان و ظرف آبی آوردند.
عابد همان حرف های عابد اول را به موسی علیه السلام زد و موسی همان پاسخ را داد و وقتی موسی علیه السلام خواست عابدتر از خود را به او معرفی کند گفت: فلان آهنگر در فلان شهر است که عبادت او از من بیشتر است.
حضرت موسی علیه السلام نزد او رفت. دید وی عبادت معمولی دارد؛ ولی مرتب در ذکر خدا است.
وقت نماز که رسید، نمازش را خواند و چون شب شد، دید درآمدش دو برابر شده است. رو به حضرت کرد و گفت: تو بندة صالحی هستی؛ زیرا مدت ها بود که درآمدم به یک اندازه بود و امشب دو برابر است. بگو تو کیستی؟
موسی علیه السلام همان پاسخ قبل را داد.
سپس آن مرد درآمدش را سه قسمت نمود، قسمتی را صدقه و قسمتی را به مولا و صاحبش داد و با قسمت سوم، غذا خرید و با حضرت خوردند. موسی علیه السلام در این هنگام خندید.
مرد پرسید: چرا خندیدی؟
موسی گفت: مرا راهنمایی کردند تا عابدترین انسان را ببینم، او را حقیقتاً عابدترین دیدم. او نیز دیگری را نشان داد که عبادتش از اولی بیشتر بود، دومی نیز شما را معرفی کرد؛ ولی عبادت تو مانند آنان نیست.
مرد گفت: درست است! من مثل آنان عبادت ندارم. چون بندة کس دیگری هستم. مگر ندیدی خدا را ذکر می گفتم؟ وقت نماز هم فقط نمازم را خواندم. اگر بیشتر عبادت می کردم مولایم ضرر می کرد و به کارهای مردم نیز زیان می رسید.
آن گاه از موسی علیه السلام پرسید: می خواهی به وطن خود بروی؟
موسی علیه السلام پاسخ داد: بله.
مرد، تکه ابری را که از بالای سرش می گذشت صدا زد و از آن پرسید: کجا می روی؟ گفت: به سرزمین موسی بن عمران می روم.
مرد گفت: این آقا را نیز با احترام به سرزمین موسی بن عمران برسان.
هنگامی که حضرت به وطن بازگشت عرض کرد: بار خدایا! این مرد چگونه به آن مقام والا نایل گشته است؟
خداوند فرمود: این بنده ام بر بلای من شکیبا، به مقرراتم راضی و بر نعمتم سپاسگزار است.
مردی به نام ابوایوب انصاری خدمت پیامبر صلی الله علیه و اله رسید و عرض کرد:
یا رسول الله(ص)! به من وصیتی فرما که مختصر و کوتاه باشد تا آن را به خاطر بسپارم و به آن عمل کنم.
پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند: پنج چیز را به تو سفارش می کنم:
اول: از آنچه در دست مردم است ناامید باش که این ثروت است.
دوم: از طمع پرهیز کن؛ زیرا طمع، فقر حاضر است.
سوم: نمازت را چنان بخوان که گویا آخرین نماز تو است و زنده نخواهی ماند تا نماز بعدی را بخوانی.
چهارم: از انجام کاری که بعداً بخواهی به ناچار از آن پوزش طلبی، بپرهیز.
پنجم: برای برادرت همان چیزی را دوست بدار که برای خودت دوست می داری.
گریة پیامبر صلی الله علیه و اله
شبی رسول خدا صلی الله علیه و اله در خانة همسرشان ام سلمه بودند. نیمة شب از خواب برخاستند و در گوشة تاریکی مشغول دعا و زاری شدند.
ام سلمه متوجه شد که رسول اکرم صلی الله علیه و اله در گوشة خانة ایستاده و دست به سوی آسمان بلند کرده اند و در حال گریه می فرمایند: خدایا! آن نعمت هایی که به من مرحمت کرده ای از من نگیر، مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حسودان را بر من مسلط مگردان.
خدایا! مرا به سوی آن بدی ها و مکروه هایی که از آن ها نجاتم داده ای برنگردان.
خدایا! مرا آنی به خودم وامگذار و از هر گونه آفتی نگهدار.
در این هنگام، ام سلمه در حالی که به شدت می گریست به جای خود برگشت. پیامبر صلی الله علیه و اله که صدای گریه ایشان را شنیدند به طرف وی رفتند و علت را جویا شدند.
اما سلمه گفت: یا رسول الله صلی الله علیه و اله! گریه شما مرا گریان نموده است، چرا گریه می کنید؟ وقتی شما با آن مقام و منزلت که نزد خدا دارید، این گونه از خدا می ترسید و از خدا می خواهید لحظه ای شما را به خودتان وامگذارد، پس وای بر حال ما!
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمودند: چگونه نترسم و چطور گریه نکنم و از عاقبت خود هرسان نباشم و به خودم و به مقام منزلتم خاطر جمع باشم، در حالی که خداوند حضرت یونس علیه السلام را لحظه ای به خود واگذاشت و آمد بر سرش آنچه نمی بایست.
ورود پنهانی
امام صادق علیه السلام فرمودند: چون روز قیامت فرا رسد، رضوان (نگهبان بهشت) به گروهی می نگرد که از برابر او نگذشته اند، می پرسد: شما کیستید و از کجا وارد شده اید؟
می گویند: ما گروهی هستیم که خداوند را پنهانی عبادت می کردیم، خداوند نیز ما را پنهانی وارد بهشت کرده است.
حضرت علی علیه السلام با غلامش (قنبر) برای خرید پیراهن وارد بازار کوفه شدند و به مرد پیراهن فروش فرمودند: دو پیراهن لازم دارم. مرد عرض کرد: یا امیر المؤمنین علیه السلام! هر نوعی پیراهنی بخواهید من دارم.
همین که حضرت علیه السلام فهمید این شخص او را می شناسد از او گذشت و به جوان لباس فروش دیگری رسیدند که سرگرم خرید و فروش بود و از او دو پیراهن یکی به سه درهم و دیگری را به دو درهم خریدند.
سپس به قنبر فرمودند: پیراهن سه درهمی را تو بپوش!
قنبر عرض کرد: سرورم! پیراهن سه درهمی بر اندام شما سزاوارتر است؛ زیرا شما به منبر می روید و مردم را موعظه می کنید. لباس وزین بر اندام خطیب، زیباتر است.
حضرت فرمودند: قنبر! تو جوانی و جوانی، شکوه و آراستگی می طلبد؛ از طرفی، من از پروردگارم حیا می کنم که خود را بر تو در لباس ، برتری دهم؛ زیرا از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله شنیدم که فرمودند: از آنچه می پوشید به آن ها (غلامان و خدمتگذاران) بپوشانید و از آنچه می خورید به آنان بخورانید.
حضرت علی علیه السلام پیراهن دو درهمی را پوشیدند، آستین آن از دست ایشان بلندتر بود، پس مقدار زیادی از آن را بريدند و دستور دادند برای نیازمندان کلاه درست کنند.
جوان عرض کرد: اجازه فرمایید سر آستین پاره را بدوزم.
امام علیه السلام فرمود: بگذار همچنان بماند، گذشت عمر سریع تر از آراستن لباس است.
تنها چندروز پس از واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان در 28 مرداد 1357، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی روی کار آمدهبود، مجبور به استعفا گردید و در روز 4 شهریور، محمدرضا پهلوی از جعفر شریف امامی که فرزند روحانی و رئیس مجلس سنا بود و به برخی مخالفتها با دولت هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملی تشکیل دهد.
برای مطالعه متن کامل مقاله به ادامه مطلب بروید