سالروز شهادت حضرت رقیه (س) بر شما عزیزان تسلیت باد.
علامه حائرى در كتاب معالى السبطين مى نويسد: بعضى مانند محمّدبن طلحة شافعى وديگران از علماى اهل تسنّن و شيعه مى نويسند: امام حسين داراى ده فرزند، شش پسر و چهار دختر بوده است . سپس مى نويسد: دختران او عبارتند از: سكينه ، فاطمه صغرى ، فاطمه كبرى ، و رقيّه (س .(
آنگاه در ادامه مى افزايد: رقيّه (س) پنج سال يا هفت سال داشت و در شام وفات كرد. مادرش (شاه زنان) دختر يزدجرد بود(يعنى حضرت رقيّه خواهر تنى امام سجّاد بود(.
پاسخ به يك سؤ ال
مى
پرسند: آيا نبودن نام حضرت رقيّه در ميان فرزندان امام حسين (ع) در كتابها
و متون قديم - مانند: ارشاد مفيد، اعلام الورى ، كشف الغمّه و دلائل
الامامه طبرى - بر نبودن چنين دخترى براى امام حسين (ع) دلالت ندارد؟
پاسخ : با توجّه به مطالب زير، پاسخ اين سؤ ال روشن مى شود:
1. در
آن عصر، به دليل اندك بودن امكانات نگارش از يك سو، تعدّد فرزندان امامان
از سوى ديگر، و سانسور و اختناق حكومت بنى اُميّه كه سيره نويسان را در
كنترل خود داشتند و بالا خره عدم اهتمام به ضبط و ثبت همه امور و جزئيات
تاريخ زندگى امامان موجب شده كه بسيارى از ماجراهاى زندگى آنان در پشت پرده
خفا باقى بماند، بنابراين ذكرنكردن آنها دليل بر نبود آنها نخواهد شد.
2. گاهى
بر اثر همنام بودن ، وجود نام رقيّه در يك خاندان موجب اشتباه در تاريخ
شده و همين مطلب ، امر را بر تاريخ نويسان اندك آن عصر، با امكانات محدودى
كه داشتند، مشكل مى نموده است .
3. گاهى
بعضى از دختران دو نام داشتند، مثلاً طبق قرائنى كه خاطرنشان مى شود به
احتمال قوى همين حضرت رقيّه را فاطمه صغيره مى خواندند، و شايد همين موضوع ،
باعث غفلت از نام اصلى او شده باشد.
4. چنانكه
قبلاً ذكر شد و بعد از اين نيز بيان مى شود، بعضى از علماى بزرگ از قدما،
از حضرت رقيّه به عنوان دختر امام حسين ياد كرده اند و شهادت جانسوز او را
در خرابه شام شرح داده اند. پس بايد نتيجه گرفت كه بايد كتابها و دلايلى در
دسترس آنها بوده باشد كه بر اساس آن ، از حضرت رقيّه سخن به ميان آورده
اند؛ كتابهايى كه در دسترس ديگران نبوده است ، و در دسترس ما نيز نيست .
بنابراين
ذكر نشدن نام حضرت رقيّه در كتب حديث قديم هرگز دليل نبودن چنين دخترى
براى امام حسين (ع) نخواهد بود، چنانكه عدم ثبت بسيارى از جزئيات ماجراى
عاشورا و حوادث كربلا و پس از كربلا در مورد اسيران ، در كتابهاى مربوطه ،
دليل آن نمى شود كه بيش از آنچه درباره كربلا و حوادث اسارت آن نوشته شده
وجود نداشته است .
پدر حضرت رقيّه
پدر بزرگوار حضرت رقيّه (س) امام عظيم ، حسين بن على معروفتر از آن است كه نياز به توصيف و معرّفى داشته باشد.
مادر حضرت رقيه ع
مادر
حضرت رقيه ع ، مطابق بعضى از نقلها (ام اسحاق) نام داشت كه قبلاً همسر
امام حسن (ع) بود، و آن حضرت در وصيت خود به برادرش امام حسين (ع) سفارش
كرد كه با ام اسحاق ازدواج كند و فضايل بسيارى را براى آن بانو بر شمرد.
و به نقلى ، مادر رقيه (س) (ام جعفر قضاعيه) بوده است ولى دليل مستندى در اين باره ، در دسترس نيست .
شيخ مفيد در كتاب ارشاد ام اسحاق بنت طلحه را مادر فاطمه بنت الحسين معرفى مى كند.
سن حضرت رقيه (ع)
سن
مبارك حضرت رقيه (س) هنگام شهادت ، طبق پاره اى از روايتها سه سال ، و
مطابق پاره اى ديگر چهار سال بود. برخى نيز پنج سال و هفت سال نقل كرده اند.
در
كتاب وقايع الشهور و الايام آمده است كه ، دختر كوچك امام حسين (ع) در روز
پنجم ماه صفر سال 61 هـ.ق وفات كرد، چنانكه همين مطلب در كتاب رياض القدس
نيز نقل شده است .
فصل دوم : رقيه (س) در عاشورا
در بعضى روايات آمده است : حضرت سكينه (س) در روز عاشورا به خواهر سه ساله اى (كه به احتمال قوى همان رقيه (س) باشد گفت : بيا دامن پدر را بگيريم و نگذاريم برود كشته بشود .
امام حسين ( ع ) با شنيدن اين سخن بسيار اشك ريخت و آنگاه رقيه (س) صدا زد: بابا! مانعت نمى شوم . صبر كن تا ترا ببينم امام حسين (ع) او را در آغوش گرفت و لبهاى خشكيده اش را بوسيد. در اين هنگام آن نازدانه ندا در داد كه :
العطش العطش ، فان الظما قدا احرقنى بابا بسيار تشنه ام ، شدت تشنگى جگرم را آتش زده است . امام حسين (ع) به او فرمود: كنار خيمه بنشين تا براى تو آب بياورم آنگاه امام حسين (ع) برخاست تا به سوى ميدان برود، باز هم رقيه دامن پدر را گرفت و با گريه گفت : يا ابه اين تمضى عنا؟
بابا جان كجا مى روى ؟ چرا از ما بريده اى ؟ امام (ع) يك بار ديگر او را در آغوش گرفت و آرام كرد و سپس با دلى پر خون از او جدا شد